نویسنده وبلاگ : امید جندقی راد
منبع مطالب : کتاب و تعدادی سایت ایرانی
برچسبها:
ایران از نظر جغرافیایی و آب و هوایی در منطقهای واقع شده است که خشک بوده و همیشه با مشکل کمآبی و خشکسالی روبه رو شده است. سدهای قدیمی و آثار باقی مانده از شبکههای آبیاری و قناتها، نشان میدهد که مردم ایران زمین همواره در صدد مقابله با بیآبی بودهاند. مشکل کمبود آب و وجود بیابانهای خشک موجب حرمت گذاشتن مردم به آب شد، این اعتقاد تا همین امروز ادامه دارد.
ایرانیان، آب را مظهر روشنایی و نماد پاکی میدانند و کاربرد این اعتقاد را ما در آداب و رسوم مردم هم میبینیم. چنانچه، هنگام سفر رفتن مسافران، به دنبال آنها، آب میپاشند. این علاقهمندی به آب حتی در خانههای ایرانیان هم دیده میشود. در ایران قدیم همهی خانهها حوضهای داشتند که غالبا با کاشیهای آبی فیروزهای پوشیده شده بودند. از حوض و استخر در باغها و خانههای ایرانی عموما به عنوان ذخیرهای برای آب دادن به گیاهان و حیاط و ایوان استفاده میکردند.
مرحوم پیرنیا در مورد شکل حوضها نوشته است: این حوضها در شکلهای شش ضلعی، دوازده ضلعی، مستطیل با تناسب طلایی بودهاند و در بعضی شهرها مثل شیراز حوضها را گرد میساختند. علاوه بر این حوضخانهها، بویژه در شهری بیابانی مانند کاشان در ارتباط انسان با آب و تلطیف شرایط سخت طبیعی، نقشی شایان توجه ایفا میکردند.
برچسبها:
سخنانی زیبا از گاندی
1-گاندی:درد من تهنایی نیست درد من مرگ ملتی است که گدایی را قناعت،بی عرضگی را صبر،و با تبسمی بر لب این حماقت را حکمت خدا میداند.
2-پیروزی آن نیست که هرگز زمین نخوری، آنست که بعد از هر زمین خوردنی برخیزی. مهاتما گاندی
3-تمامی گناهان ، نهانی صورت می گیرد. آن لحظه ای که درک کنیم خداوند حق بر افکار ما گواه است ، شاید رها و آزاد شویم. مهاتما گاندی
4-هیچ چیز نمی تواند مانع آن شود که به همسایگان خویش در ماورای مرزهای خود نیز خدمت کنیم . ماهاتما گاندی
5-خود را قربانی کنیم بهتر است تا دیگران را. گاندی
6-این مرزها را هرگزخداوند به وجود نیاورده است . ماهاتما گاندی
7-من به کسانی که از مذهب خود با دیگران سخن می گویند و تبلیغ می کنند مخصوصاً وقتی که منظورشان این است که آنها را به دین خود در آورند هیچ اعتقاد ندارم. مذهب و اعتقاد با گفتار نیست بلکه در کردار است و در این صورت عمل هر کس عامل تبلیغ خواهد بود . ماهاتما گاندی
برچسبها:
اشکانیان که بودند؟
اشكانيان بر آ مده از قومي سكايي به نام پرني بودند.پرني ها بنا بر گزارش استرابون يكي از قومهاي شرقي سكايي و يكي از قبيله هاي مهم اتحاديه داهه بودند كه در دشت ميان گرگان و كرانه هاي تجن جنوبي در پارت شمالي سكونت داشتند كه امروزه محل سكونت تركمنهاي آخال است.نخستين بار نام داهه را در سنگ نبشته خشيارشا در تخت جمشيد ميبينيم.آنها احتمالا در زمان خشيارشا به تابعيت ايران در آمدند. ودر سال 250 پ م با گزيدن ارشك به فرماندهي خود اعلام استقلال كردند و پايه گذار طولاني ترين دوره حكومت ايراني در ايران شدندو به فرمانروايي سلوكيان كه شديدا كمر به يوناني كردن ايران بسته بودند پايان دادند.پرني ها نيز مانند ديگر قومهاي سكايي مردمي چادر نشين ،سلحشور،تيرانداز وناآرام بودند كه مرگ طبيعي را براي خود شرم ميدانستند.به گزارش استرابون اين قوم در شمال شرقي ايران ميزيستندوهمواره مزاحم همسايگان خود هيركانيان و پارتها بودند.در سال 250پ م ناگهان به سرداري ارشك از سرزمين امروزي تركمنستان به جنوب سرازير شدند و به جلگه هاي حاصلخير اترك حمله كردند.اشك در شهر آساك در نزديكي قوچان به عنوان پادشاه برگزيده شد. جالب توجه اينكه اشك و تيرداد با 5تن از ياران خود هسته قيام را تشكيل ميدهند مانندداريوش هخامنشي كه با 6يار خود بر عليه گئومات شوريد.اشك باسلوكوس دوم مبارزه كرد و او را واردار كرد كه اشكانيان را به رسميت بشناسد. پس از اين اشكانيان بر سلوكيان غلبه كردند آنها را از تاريخ سياسي ايران حذف كردند.
به ادامه مطلب مراجعه کنید...
برچسبها:
پادشاهان صفوی
صفوی، صفویه یا صفویان دودمانی ایرانی و شیعه بودند
که در سالهای ۸۸۰ تا ۱۱۰۱ هجری خورشیدی
(برابر ۱۱۳۵-۹۰۷ قمری و ۱۷۲۲-۱۵۰۱ میلادی)
بر ایران فرمانروایی کردند.
بنیانگذار دودمان پادشاهی صفوی، شاه اسماعیل یکم است
که در سال ۸۸۰ خورشیدی در تبریزتاجگذاری کرد
و آخرین پادشاه صفوی، شاه سلطان حسین است
کهدر سال ۱۱۰۱ خورشیدی از افغان هاشکست خورد.
بقیه در ادامه مطلب ....
برچسبها:
تاریخ اسکناس در ایران
اسکناس یا پول کاغذی که امروزه درهمه کشورهای جهان جریان دارد نخستین بار در نیمهٔ قرن دهم میلادی در چین جنوبی باب شد علاوه بر این در چین شمالی در مدت کوتاهی قبل از ظهور چنگیزخان، پول کاغذی انتشار یافت که اعتبار آن هفت سال بود.
ریشهٔ لغت اسکناس آسینیا در فرانسوی است که در زبان روسی به صورت آسیگناتسیا و در زبان فارسی، با تغییر لفظی در دوره فتحعلی شاه به صورت اسکناس درآمد. اسکناس در زبان فرانسه assignat (آسینیا) گفته میشد که به معنای تضمین پرداخت وجه از طرف دولت بودهاست
برچسبها:
ترجمه منشور کوروش کبیر
اینک که به یاری مزدا ،تاج سلطنت ایران و بابل و کشورهای جهات چهارگانه را به سر گذاشته ام اعلام میکنم که تا روزی که زنده هستم و مزدا توفیق سلطنت را به من میدهد دین و آئین ملت هایی را که من پادشاه آنها هستم محترم خواهم شمرد و نخواهم گذاشت حکام و زیر دستان من دین و آئین و رسوم ملت هایی که من پادشاه آنها هستم یا ملت های دیگر را مورد تحقیر قرار دهند یا به آنها توهین نمایند من از امروز که تاج سلطنت را به من میدهند هرگز سلطنت خود را بر هیچ ملتی تحمیل نخواهم کرد و هر ملت آزاد است که مرا به سلطنت خود قبول کند یا ننماید و هرگاه نخواهد مرا پادشاه خود بداند من برای سلطنت آن ملت مبادرت به جنگ نخواهم کرد. من تا روزی که پادشاه ایران و بابل و کشوره های جهات چهارگانه هستم نخواهم گذاشت که کسی به دیگری ظلم کند و اگر شخصی مظلوم واقع شود من حق وی را از ظالم خواهم گرفت و به او خواهم داد و ستمگر را مجازات خواهم کرد من تا روزی که پادشاه هستم نخواهم گذاشت مال غیر منقول یا منقول دیگری را به زور یا به نحو دیگر بدون پرداخت بهای آن و جلب رضایت صاحب مال تصرف نماید. من تا روزی که زنده هستم نخواهم گذاشت که شخصی، دیگری را به بیگاری بگیرد و بدون پرداخت مزد وی را به کار وادارد. من امروز اعلام میکنم که هر کس آزاد است که هر دینی را که میل دارد بپرستد و در هر نقطه که میل دارد سکونت کند مشروط بر اینکه در آنجا حق کسی را غصب ننماید و هر شغل را که میل دارد پیش بگیرد و مال خود را به هر نحو که مایل است به مصرف برساند مشروط بر اینکه لطمه به حقوق دیگران نزند. من اعلام میکنم که هر کس مسئول اعمال خود میباشد و هیچکس را نباید به مناسبت تقصیری که یکی از خویشاوندانش کرده مجازات کرد و مجازات برادر گناهکار و برعکس به کلی ممنوع است و اگر یک فرد از خانواده یا طایفه ای مرتکب تقصیر شود فقط مقصر باید مجازات گردد نه دیگران. من تا روزی که به یاری مزدا حکومت میکنم نخواهم گذاشت که مردان و زنان را به عنوان غلام و کنیز بفروشند و حکام و زیردستان من مکلّف هستند که در حوزه حکومت و ماموریت خود مانع از فروش و خرید مردان و زنان بعنوان غلام و کنیز بشوند و رسم بردگی باید به کلی از جهان برافتد و از مزدا خواهانم که مرا در راه اجرای تعهداتی که نسبت به ملتهای ایران و بابل و ملتهای ممالک چهارگانه بر عهده گرفتهام موفق گرداند.
برچسبها:
تبه گردد این رنجهای دراز
نشیبی دراز است پیش فراز
نه تخت و نه دیهیم بینی نه شهر
ز اختر همه تازیان راست بهر
چو روز اندر آید به روز دراز
شود ناسزا شاه گردنفراز
بپوشد از ایشان گروهی سیاه
ز دیبا نهند از بر سر کلاه
نه تخت و نه تاج و نه زرینه کفش
نه گوهر نه افسر نه بر سر درفش
برنجد یکی دیگری برخورد
به داد و به بخشش همی ننگرد
شب آید یکی چشمه رخشان کند
نهفته کسی را خروشان کند
ستاننده روزشان دیگر است
کمر بر میان و کله بر سر است
ز پیمان بگردند وز راستی
گرامی شود کژی و کاستی
پیاده شود مردم جنگجوی
سوار آن که لاف آرد و گفت و گوی
کشاورز جنگی شود بی هنر
نژاد و هنر کمتر آید به بر
رباید همی این از آن آن از این
ز نفرین ندانند باز آفرین
نهان بدتر از آشکارا شود
دل شاهشان سنگ خارا شود
بد اندیش گردد پدر بر پسر
پسر بر پدر همچنین چاره گر
شود بنده بی هنر شهریار
نژاد و بزرگی نیاید به کار
به گیتی کسی را نماند وفا
روان و زبانها شود پر جفا
ز ایران وز ترک وز تازیان
نژادی پدید آید اندر میان
نه دهقان نه ترک و نه تازی بود
سخنها به کردار بازی بود
همه گنجها زیر دامن نهند
بکوشند و کوشش به دشمن دهند
نه جشن و نه رامش نه گوهر نه نام
به کوشش ز هر گونه سازند دام
زیان کسان از پی سود خویش
بجویند و دین اندر آرند پیش
بریزند خون از پی خواسته
شود روزگار بد آراسته
نباشد بهار از زمستان پدید
نیارند هنگام رامش نبید
ز پیشی و بیشی ندارند هوش
خورش نان کشکین و پشمینه پوش
...
چو بسیار ازین داستان بگذرد
کسی سوی آزادگان ننگرد
همه دل پر از خون شود روی زرد
دهان خشک و لبها پر از باد سرد
چنین بیوفا گشت گردان سپهر
دژم گشت وز ما ببرید مهر
همان زشت شد خوب و شد خوب زشت
بشد راه دوزخ پدید از بهشت
برچسبها:
کوروش بزرگ ( Cyrush ) - قسمت دوم
کلمات ابی رنگ به هیچ عنوان غلط املایی نمیباشند . ممکن است اسم شهر یا مکانی ذکر شده باشد.
*
قسمت دوم
وضع نخستین جنگ , قزل ایرماق غیر مشخص است . کرزوس که نزدیکی زمستان را دید اندیشید که کوروش ترک مخاصمه خواهد کرد و باز خواهد گشت . اما بر اثر فشار کوروش مجبور گردید سواره نطام معروف خود را به کار اندازد و کوروش هم ضد انات شتران خویش را صف ارایی کرد.اسبان لودیا از رویت جانوری که تا انگاه ندیده بودند متحوش گردیده,ازمحاریه خودداری کردند.بر اثر این شکت کرزوس نجات خود را در ان دید که در ساردس پایتخت خویش که ان را تسخیر ناپذیر می دانستند حصاری گردد . کوروش ان را در حصار گرفته تسخیر کرد و کرزوس به اراده خویش در اتش سوزان رفته و بسوخت . لودیا یکی از ایالات ایران محسوب گردید که از این پس حاکمی ایرانی بر ان حکومت می کند.
برچسبها:
کوروش بزرگ ( Cyrush ) - قسمت اول
کلمات ابی رنگ غلت املایی نمیباشند. ممکن است اسم شهر یا شخصی ذکر شده باشد .
*
قسمت اول
کوروش بزرگ برای ورود در محاریه با قوای ماد, نمی توانست به مساعدت متحد دور خود (بابل) اتکا کند,وی جز به قوای خویش به احدی متکی نبود و این قوا قبلا بر اثر مساعی بسیار از اتحاد قبایلی تشکیل شده بود که هم از اصل ایرانی بودند و هم از اصل غیراریایی .
هرودتوس فهرست این ملل را که از زاویه ی جنوب شرقی دریای خزر تا اقیانوس هند اشغال کرده بودند, وهسته ی مرکزی دولت کوروش را تشکیل می دادند نام برد . تحقق این امر به نظر می رسد بیش تر با صلح انجام گرفته باشد و دانشمندان برآنند که ازاین عهد می توان تاریخ مکتب هفت امیری را که شورای شاهی پارسیان را تشکیل می دادند و در میان انان ,پادشاه اول هفت تنان محسوب می شدتعیین کرد. بدین وجه در حدود ایران به مفهوم اخص ,وحدتی ایجاد شده بود که در ان روسای قبایل درتشکیل دولت با فعالیت شرکت داشتند. درحالی که خصایص چادر نشینی خود را حفظ کرده بودند.
غلبه بر ماد صورت فتح خونین و مخربی را که اشوریان یا بابلیان ,عیلامیان یا مردم قرطاجنه به وسیله ی ان قدرت خود را بر اقوام مغلوب تحمیل می کردند,نداشت.
همدان , نه تنها محفوظ ماند,بلکه هم چنان به صورت پایتخت باقی ماند و کوروش اسناد خود را در ان جا مستقر ساخت و محتملا الواح اریارمنه و ارشامه را با دیگر اسناد بدانجا حمل کرد.
عمال مادی که چند تن پارسی نیز همکار انان بودند در شغل خود باقی ماندند و تبدیل قدرت چنان مخفیانه صورت گرفت گه در نظر ملل غربی , حکومت پارسی همان حکومت مادی جلوه می کرد . کوروش , که دو مملکت تحت قدرت او متحد شده بودند,خود را راس شاهنشاهی ای یافت که ثروت های مهم طبیعی و وضع جغرافیایی ان او را وادار می کرد که نقش میانجی عامل ارتباط و اتصال بین تمدن های غربی و تمدن های شرقی اقصی را ایفا کند . ایران در سراسر تاریخ خود از ماموریت تاریخی که به عهده ی وی واگذر شده , در طی هزاران سال بقای خویش , جدا نگردیده است .
ین قاید ارجمند, و این عالم به فنون حرب و این مرد مستعد نیرومند دو هدف در نظر داشت : در مغرب منظور وی تصرف ساحل بحر الروم , که همه جاده های بزرگی که از ایران میگذشت به بنادر ان منجر می شد و هم چنین تصرف اسیای صغیر بود,که در ان سرزمین,در جوار لودیای (لیدی) ثروتمند ,یونانیان پایگاه های دریایی داشتند.
از سوی مشرق,تامین امنیت هدف وی بود. بر اثر ایجاد مملکتی بزرگ و منظم که قسمتی از فرهنگ های کهن را هضم کرده بود,سرحدهای جهان متمدن به نواحی بعید مشرق,ثغور جیحون و سیحون کشیده شد . ان جا که اقوام و قبایل ((ایرانی خارجی)) به حرکت خود ادامه می دادند. کوروش حیات خود را وقف تعقیب این دو هدف کرد و جان خویش را بر سر هدف دوم از دست داد. این پادشاه که وارث دولت ماد و فرمانروایان اشور ,اورارتو و اسیای صغیر شرقی شده بود خود را در برار لیدی یافت که از سال 561ق.م. کرزوس بر ان حکومت می کرد .
کوروش پس از انکه به طریق صلح کیلکیا را که به مساعدت اتفاقی متحدان مصری و بابلی لودیا راه پیشرفت
راقطع می کرد - مطیع نمود و پس از اطمینان از اطرافیان خود پادشاه لودیا وظیفه ی خویش را به خوبی ایفا کرد,بدین معنی که به پادشاه مزبور پیشنهاد نمود که سلطنت وی را بشناسد و در مقابل وعده داد که مملکت و تاج و تخت او را بدو بازگذارد.
کرزوس این پیشنهاد را رد کرد. کوروش سپاهیان خود را در اشور متمرکز ساخت, از دجله عبور کرد و ((جاده شاهی)) را که در اینده بدین نام خوانده خواهد شد تعقیب نمود , به کاپادوکیه رفت و در حین عبور حران را که مرکز مهم تجارتی در زمان نبودنید بود تصرف کرد و متحد قدیم خود را به اردوی لودیا که پیش تر با مصر و اسپارت اتحاد کرده بود راند.
پایان قسمت اول ...
برچسبها:
صفحه قبل 1 صفحه بعد